- تحقیق درباره قرآن مجید کتاب آسمانی
مقدمه
قرآن کتاب مقدس دین اسلام است و در باور مسلمانان سخنان خداست که به صورت وحی از سوی او توسط جبرئیل بر پیامبر اسلام، محمد بن عبدالله، نازل گردیده است مسلمانان، قرآن را بزرگترین معجزهٔ محمد و روشنترین دلیل بر پیامبری او میدانند . قرآن اصلیترین منبع وحی در اسلام به شمار میآید و به زبان عربی است. کلمهٔ قرآن در لغت به معنی “قرائت کردن» و “خواندن» است و مسلمانان معمولاً به آن با عناوینی مانند “قرآن کریم» و “قرآن مجید» اشاره میکنند. قرآن به ۳۰ جزء تقسیم شده و ۱۱۴ سوره دارد .
محتوای قرآن در مورد خدا بر توحید و یگانگی او تأکید دارد. قرآن خدا را به انسان نزدیکتر از رگ گردنش میداند، رابطه انسان با خدا را بینیاز از واسطه میداند و انسان را به تسلیم دربرابر امر خدا فرمان میدهد. قرآن پدیدههای طبیعی را نشانههایی (آیات) برای خدا میشمارد؛ دین و حقیقت را یکی میداند و تنوع ادیان را حاصل تنوع در مردم میداند. قرآن قوانین و حقوق در جامعه اسلامی را نیز تعریف میکند. قرآن مؤمنان را به جهاد در راه خدا میخواند و آنان را به نیکوکاری، به ویژه در مورد مسکینان و یتیمان فرا میخواند . حدیث ثقلین قرآن به همراه اهل بیت دو گوهری هستند که مسلمانان باید به آن دست بیازند تا گمراه نشوند.
مسلمانان براین باورند که قرآن یک بار به صورت کامل توسط جبرئیل در شب قدر بر محمد نازل گشته و سپس بار دیگر به صورت تدریجی بر او نازل شدهاست. از نظر تاریخی، دیدگاه غالب آن است که قرآن در زمان عثمان، خلیفه سوم، تحت نظارت جمعی از صحابه به رهبری زید بن ثابت به صورت یک کتاب جمع گردید و نسخههایی از آن به مکه، دمشق، کوفه، و بصره ارسال گردید. قرآن فعلی براساس قرائت کوفی قرن هشتم میلادی چاپ گردیده است.به باور کسانی که به فرازمینی بودن این کتاب اعتقاد دارند “قرآن رساترین بیان است و از نظر موسیقی و وزن لفظی، در لغات و جملاتش نشانههای وحیانی ربانی مشهود است. وزنش نه وزن شعر است نه نثر، بلکه هر دو و برتر از هر دو است، در حدّی که در توان غیر خدا نیست، وزن و لفظ آن به گونهای تناسب و انسجام با معنا دارد که گوئی معناهایش در آن تجسم یافته است.
قرآن بر تمام جنبههای زندگی مسلمانان نفوذ کردهاست. ضربالمثلهای قرآنی نهتنها در زبان عربی، بلکه در زبان مسلمانان غیرعرب نیز راه یافتهاند. علوم قرآنی شامل بررسی تنزیل قرآن، شان نزول، تلاوت، وجوه زبانی، تفسیر، اعجاز، و تاریخ میشود.درآمد:
قرآن معجزه جاویدان پیامبر اسلام و سند زنده حقانیت راه اوست. قرآن عزیز تنها معجزه حاضر در عصر ماست که گواه همیشه صادق اسلام و راهنمای انسانها است.
از تعریفهایی که برای معجزه بیان شد برمیآید که معجزه در اصطلاح عبارت از امر خارق عادتی است که برای اثبات ادعای نوبت آورده میشود بطوری که موافق ادعا باشد و شخص دیگری نتواند مثل آن را انجام دهد بلکه همه درآوردن آن عاجز باشند. ولی با این حال معجزه امری منافی با حکم عقل یا باطل کننده اصل علیت نیست.[1]اکنون پرسش این است که اعجاز قرآن از کدام جهت است یعنی تحدی قرآن به آوردن “ مثل» آن یعنی چه؟ و مثلیت در چه جهتی مراد است. پاسخ به این پرسش موضوع این قسمت نوشتار است. که دیدگاهها را در این زمینه بررسی میکند . این نوشتار در چند قسمت ارائه میگردد.
قسمت اولک بررسی تحدی و مبارزه طلبی قرآن کریم ( دلیل اعجاز قرآن).
قسمت دوم : بررسی دیدگاهها درباره جهت اعجاز قرآن(رمز مثل نداشتن آن9.
قسمت سوم: راز اعجاز قرآن کریم.
قسمت اول : تحدی قرآن کریم (دلیل اعجاز قرآن)
الف: آیات تحدی (مبارزه طلبی)
آیاتی که تحدی (مبارزه طلبی) قرآن در آنها مطرح شده است چند گونه است. گاهی مردم را در مورد کل قرآن و یا ده سوره آن به مبارزه میطلبد و گاهی میفرماید اگر میتوانید یک سوره مثل آن بیاورید. به این آیات توجه کنید:
“ قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یأتوا بمثل هذاالقرآن لایأتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا »[2]“ بگو اگر تمامی انسان و جن جمع شوند تا مثل این قرآن را بیاورند نخواهند توانست و لو آنکه برخی آنها به کمک دیگران بشتابند»
“ ام یقولون افتریه قل فاتوا بعشر سور مثله مفتریات و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین » [3]“ آیا میگویند که [ محمد (ص)] افترا میبندند (و کلام خود را کلام خدا می خواند) پس ده سوره مانند آن بسازید و بیاورید و از هر کس، غیر از خدا، میخواهید کمک بگیرید، اگر راست میگویید»
“ و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهداکم من دون الله ان کنتم صادقین »[4]“ و اگر در مورد آنچه به بنده خود[محمد(ص)] نازل کردیم شکی دارید پس سورهای از جنس آن بیاورید و گواهان خود را ، غیر از خدا بخوانید، اگر راستگویانید.»
سوره یونس آیه 38 نیز مضمونی شبیه آیه 23 سوره بقره دارد. “ فأتوا بسورة مثله » با این تفاوت که کلمه “ من» در سوره بقره هست اما در سوره یونس “ مثله» بدون کلمه “ من» آمده است. ( در مورد این نکته بعدا توضیح خواهیم داد. )
“ ام یقولون تقوله بل لایؤمنون فلیأتوا بحدیث مثله ان کانوا صادقین»[5]“ یا ( آیا) میگویند او قرآن را از خود بافته است بلکه ایمان نمیآورند . اگر راست میگویند پس کلامی مثل آن ( قرآن) را بیاورند.»
هر چند که ظاهر کلمه “ مثله » این است که کل قرآن مراد باشد ولی کلمه حدیث “ کلام» شامل کمتر از یک سوره هم میشود. و لذا برخی احتمال دادهاند که مقدار معجزه بودن قرآن یک سوره و یا تعدادی از آیات است که به اندازه یک سوره باشد.[6]تذکر: نکته جالب در آیات فوق این است: آنجایی که سخن از آوردن مثل کل قرآن یاده سوره آن است سخنی از یاری افراد به همدیگر است اما جائی که سخن از یک سوره و حدیث است مسأله شاهدان ـ و نه یاوران ـ را مطرح میکند. علت این تعبیرات شاید این باشد که در صورت اول این کاربرای یک نفر مشکل است و یا اینکه اشاره به وجود اعجاز قرآن و مراتب آن است.
ب: قلمرو تحدی قرآن: مبارزه طلبی قرآن سه نوع شمول دارد
1ـ شمول افرادی: قرآن میفرماید: “ لئن اجتمعت الجن و الانس علی ان یأتوا بمثل هذاالقرآن لایأتون بمثله » [7] یعنی اگر همه افراد انسانها و حتی جنها جمع شوند نمیتوانند مثل قرآن را بیاورند و به اصطلاح، عام افرادی است. بطوری که شامل همه افراد موجود انسانها و حتی افرادی که در آینده میآیند میشود.
2ـ شمول زمانی: یعنی این دعوت و تحدی قرآن از زمان صدر اسلام شروع شده و همیشه ادامه دارد و لذا میفرماید:
“ فان لم تفعلوا و لن تفعلوا » [8]
اگر در گذشته نتوانستید مثل قرآن را بیاورید و هرگز هم نخواهید توانست .
3ـ شمول احوالی: در هیچ حالی نمیتوانید مثل قرآن را بیاورید یعنی اگر عرب و یا عجم،ادیب(متخصص ادبیات عرب) و یا متخصص در هر زمینه دیگر باشد نمیتوانید مثل قرآن را بیاورید. البته این مطلب از اطلاق آیه استفاده میشود.[9]و از این شمول و عموم و اطلاق آیه میتوان استفاده کرد که آن جهت و رمز اعجاز قرآن باید چیزی دیگر باشد. که شامل همه زمانها و همه احوال باشد. و این در حالی است که برخی مثل شاطبی میگویند: اعجاز قرآن مخصوص زمان صدر اسلام است. و همین که ادیبان آن دوره نتوانستند مثل قرآن را بیاورند دلیل معجزه بودن قرآن است و در اعصار بعدی فقط به همین مطلب احتجاج میشود.[10]پ: مرجع ضمیر “ من مثله »
در سوره بقره آیه 12 میخوانیم : “ فأتوا بسورة من مثله » در مورد مرجع ضمیر غایب “ مثله» میتوان چند احتمال را مطرح کرد:
1ـ مرجع ضمیر قرآن (مانزّلنا) باشد یعنی: “ پس سورهای از جنس (از مثل) قرآن بیاورید.»
از ظاهر آیه همین معنا استفاده میشود و مشهور در زبانها هم همین است و علامه طباطبائی (ره) در المیزان نیز این احتمال را ذکر میکند.[11]2ـ مرجع ضمیر خدا باشد یعنی : “ اگر میتوانید سورهای از مثل خدا بیاورید» این مطلب در کلام الزملکانی (م 651 ق) به عنوان یک احتمال نقل شده که ضعیف است چرا که سیاق این آیه با آیه “قل فأتوا بعشر سور مثله » [12] واحد است در حالی که ضمیر در این آیه به خدا بر نمیگردد.[13]3ـ مرجع ضمیر به عبد (پیامبر (ص)) برمیگردد،یعنی : “ پس سورهای از مثل پیامبر (ص) ( که امی است) بیاورید.» یعنی صدور یک سوره مثل سورههای قرآن از فردی درس نخوانده مثل پیامبر (ص) ممکن نیست. این احتمال را علامه طباطبائی در المیزان [14] بیان میکند.
تذکر: شاید این مطلب اشاره به مراتب اعجاز نیز باشد. یعنی آوردن یک سوره با توجه به اینکه همه جهات اعجاز را در برندارد از فردی امی معجزه است و از افراد امی برنمیآید همانطور که آوردن ده سوره ( با توجه به محتوای آن سورهها و جهات عدیده اعجاز آنها) از دست افراد کثیر با تخصصهای گوناگون هم ساخته نیست.
یعنی هر آیهای خطاب به شخص یا اشخاص خاص(امی ـ جن و انس) است و مرتبهای از اعجاز را بیان میکند . و شاهد این مطلب همان چیزی است که قبلاً بیان کردیم که تحدی قرآن در مورد ده سوره و کل قرآن همراه با اشاره به یاوران انس و جن است اما در مورد تحدی به یک سوره سخنی از آنها به میان نمیاید بلکه داوران و شاهدانی را برای قضاوت بین دو سوره که از فرد امی صادر میشود فرا میخواند . تا روشن شود که هیچ فرد امی نمیتواند مثل پیامبر(ص) باشد و سورهای معجزه آسا آورد.
و از این مطلب جواب “ الزملکانی » هم روشن شد که سیاق دو آیه یکسان نیست چرا که در سوره هود سخن از ده سوره ـ و نه یک سوره ـ است. و نیز در سوره هود مرجعی مثل “ عبد » وجود ندارد و نیز کلمه “ من» در آنجا نیست.